گیک کلاب

از هر دری سخنی..

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع nima
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
داداش توی این دوره زمونه باید پیگیر باشی و کلید کنی روی هرچی.وگرنه کارت راه نمیوفته
 
برای رسیدن به هدف و پاسداشت ازش باید بجنگی. شل بگیری زودتر از تو بر میدارن و میبرنش.
یکسالی میشه یکی اومد بغل من مغازه مشابه من زد و از روز اول شروع زیر قیمت دادن و خراب کردن بازار من به هر نحو و طریقی. من خیلی نا امید شده بودم گفتم کسب و کارم از دست رفت...
البته اون اوایل بدجوری اوضاع بد پیش میرفت و من تقریبا آچمز شده بودم.
رفتم پیش یکی از بازاری هی تقریبا قدیمی و قضیه رو گفتم. اونم گفت امیر اصلا نترس و بجنگ. شده از جیب بذار و نذار به هدفش بهم گفت تو هر روز که از خواب پا میشی باید بگی " امروز هم باید برم بجنگم " البته که غریزه و طبیعت ما انسان ها هم جنگ برای بقا بوده از گذشته.
خلاصه من اومدم چند ماه مرغ و تخم مرغ رو زیر قیمت دادم. ب حدی که مرغ رو میخریدم 100 تومن مثال میدادمش 99 تومن 😁
وسایل پروتئینی مثل همبر و پنیر پیتزا و ... رو در حجم بسیار بالا خرید میزدم که از خرید مغازه های عادی پایینتر بود میبردم توی سردخانه
یا نوشابه و وسایل رو میبردم انبار
....
طوری شده بود که میخورد ب تورم و من جنس ارزون داشتم:D. در کل نزدیک 700 میلیون ضرر دادم. ولی تونستم برگردم
اوشون هم الان برای این که اجاره اش در بیاد تا عصر توی تاریکی برق مغازش رو روشن نمیکنه
حتی اون شب ها ک برق قطع میشد ما روشن بودیم و اون غرق در تاریکی :D:D:D
 
من خودم یک خانوم معلم اختیار کردم. دو شیفت معلم هست
صبح میره تا عصر
بعدش هم این ننه بابای بچه ها و خود بچه ها هی زنگ میزنن بچه ما اینجا رو یاد نگرفته و ...
آخرش هم از خستگی خوابش میبره :D

ببینید تو رو قرعان این امیر که ۲۰۶ داشت گروپ میزد رل زده خاک بر سر من
 
ببینید تو رو قرعان این امیر که ۲۰۶ داشت گروپ میزد رل زده خاک بر سر من
سرنوشت باعث شد مسیر زندگی من عوض بشه 😁 دنبال این کارا نمیرم دیگه
کی فکرشو میکرد امیر موکب عزاداری بزنه و آش نذری بده
الان وانت من در خدمت اهل بیت هست
207 هم ک کلا خوابوندمش توی خونه فقط جمعه ها سوارش میشم
 
سرنوشت باعث شد مسیر زندگی من عوض بشه 😁 دنبال این کارا نمیرم دیگه
کی فکرشو میکرد امیر موکب عزاداری بزنه و آش نذری بده
الان وانت من در خدمت اهل بیت هست
207 هم ک کلا خوابوندمش توی خونه فقط جمعه ها سوارش میشم

ریدم به سرنوشت من
 
ولی من هیچوقت نمیتونم ب پای کسی بمونم. احساس میکنم اسیر و در بند اون شخص هستم. برای همین تلاش میکنم آزاد بشم
شاید سرنوشت من تنهایی تا زمان مرگ باشه.
من در دو حالت به زندگی خودم پایان میدم.
روزی که بی پول بشم
روزی که ناتوان بشم
 
ولی من هیچوقت نمیتونم ب پای کسی بمونم. احساس میکنم اسیر و در بند اون شخص هستم. برای همین تلاش میکنم آزاد بشم
شاید سرنوشت من تنهایی تا زمان مرگ باشه.
من در دو حالت به زندگی خودم پایان میدم.
روزی که بی پول بشم
روزی که ناتوان بشم
یک پیشنهادی دوستانه بهت میکنم
از هیچی نترس
از اون چیزی که بترسی سرت میاد
۱۰ سال پیش از همین زندگی که داشتم میترسیدم به سرم اومد
 
برای رسیدن به هدف و پاسداشت ازش باید بجنگی. شل بگیری زودتر از تو بر میدارن و میبرنش.
یکسالی میشه یکی اومد بغل من مغازه مشابه من زد و از روز اول شروع زیر قیمت دادن و خراب کردن بازار من به هر نحو و طریقی. من خیلی نا امید شده بودم گفتم کسب و کارم از دست رفت...
البته اون اوایل بدجوری اوضاع بد پیش میرفت و من تقریبا آچمز شده بودم.
رفتم پیش یکی از بازاری هی تقریبا قدیمی و قضیه رو گفتم. اونم گفت امیر اصلا نترس و بجنگ. شده از جیب بذار و نذار به هدفش بهم گفت تو هر روز که از خواب پا میشی باید بگی " امروز هم باید برم بجنگم " البته که غریزه و طبیعت ما انسان ها هم جنگ برای بقا بوده از گذشته.
خلاصه من اومدم چند ماه مرغ و تخم مرغ رو زیر قیمت دادم. ب حدی که مرغ رو میخریدم 100 تومن مثال میدادمش 99 تومن 😁
وسایل پروتئینی مثل همبر و پنیر پیتزا و ... رو در حجم بسیار بالا خرید میزدم که از خرید مغازه های عادی پایینتر بود میبردم توی سردخانه
یا نوشابه و وسایل رو میبردم انبار
....
طوری شده بود که میخورد ب تورم و من جنس ارزون داشتم:D. در کل نزدیک 700 میلیون ضرر دادم. ولی تونستم برگردم
اوشون هم الان برای این که اجاره اش در بیاد تا عصر توی تاریکی برق مغازش رو روشن نمیکنه
حتی اون شب ها ک برق قطع میشد ما روشن بودیم و اون غرق در تاریکی :D:D:D

یه سوال، داخل مغازه پروتئینی مرغ رو پاک و خرد میکنی میدی مشتری؟ یا بسته بندی میدی؟
 
یک پیشنهادی دوستانه بهت میکنم
از هیچی نترس
از اون چیزی که بترسی سرت میاد
۱۰ سال پیش از همین زندگی که داشتم میترسیدم به سرم اومد
یه عمر داریم از پول و پولداری میترسیم ولی سرمون نمیاد😐😐
 
یه سوال، داخل مغازه پروتئینی مرغ رو پاک و خرد میکنی میدی مشتری؟ یا بسته بندی میدی؟
هرکی بدون ریز کردن بخواد با همون بسته بندی میکنیم پلاستیک میبره.
هرکی ریز کردنی بخواد براش خرد میکنیم حالا کبابی یا غذایی. دو پلاستیکه میکنیم میدیم ببره.
----
ولی در کل قطعه بندی زیاد داریم ما، ران و سینه و بال و گردن میکنیم مرغ رو میفروشیم.
----
این روزها بازار ضایعات داغ شده.
کارتن رو کیلویی ۲۰ تومن میخرن.
پوست مرغ شده کیلویی ۱۶ تومن
 
دقیقا اینطوری هستم که عموما ساکت هستم ولی در جمع هایی که دوستای صمیمی باشن و یکذره مشروب بخورم همه باهام میخندن
خدا نکنه جمعی باشم یک نفر باشه یک چسه روی مخم باشه دیگه هیچی
میتونم یک ماه بشینم خونه red dead بازی کنم ولی اگر هم موقعیتش پیش بیاد میتونم برونگرا بشم میدونم باورش سخته ولی واقعا اینطوری هستم خیلی ها هستن چیزایی که اینجا گفتم رو باور نمیکنن ولی به جرات میگم پی تی برای من مثل این راهبای مسیحی بوده که میشینن کنارش اعتراف می کنن
اینم که میگی میانگین سن به ۴۰ رسیده….قبول…ولی هدف من نبوده که عزیزم…عموم مردم میرس سس بازی می کنن من نرفتم
عموم مردم اصلا بچه دوست ندارن ولی من واقعا دوس دارم پدر بشم حتی کلی مقاله در زمینه تربیتش خوندم
bav2.gif


اونوقت شما میگی عرف چیه
الان خیانت کمه؟ چند درصد از دوستای اطرافتون که رابطه هستن و خیانت میکنن؟
خیانت یعنی چه ؟


ببین، اگه بخوایم ماجرای خیانت رو درست بفهمیم، باید اون حرفای قدیمی و نصیحت‌ها رو بریزیم دور و ببینیم علم چی میگه. واقعیت اینه که علم ثابت کرده ما آدما هم مثل خیلی از پستانداران دیگه، از نظر بیولوژیکی و ذاتی اصلاً برای تک‌ همسری ساخته نشدیم!

تحلیل دقیق پدیده «خیانت» نیازمند گذار از قضاوت‌های اخلاقی سنتی به سمت یافته‌های روان‌شناسی تکاملی است. شواهد علمی در حوزه انسان‌ شناسی نشان می‌دهند که ساختار بیولوژیک انسان، مشابه بسیاری از پستانداران عالی، لزوماً بر پایه تک‌همسری مطلق (Strict Monogamy) بنا نشده است.

الان دیگه دنیا عوض شده؛ آدمای امروزی و باهوش، تکلیفشون روشنه و یکی از این دو تا راه رو میرن:یا با هم توافق می‌کنن که رابطه باز داشته باشن (یعنی انحصار رو بر میدارن و با رضایت هم آزادی دارن)،یا اگه ببینن ازدواج با ذات و نیازشون جور در نمیاد، کلاً قید ازدواج سنتی رو می‌زنن و خودشون رو الکی درگیر نمی‌کنن
 

عقب
بالا