M1V
فروشنده معتبر
اي كه با نامت جهان آغاز شد دفتر ما هم بنامت باز شد
یکی "د" بده.
یکی "د" بده.

بنازم برزویانیوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار میبرند که زندانی ات کنند
ای گل گمان مکن به شبِ جشن میروی
شاید به خاکِ مرده ای ارزانی ات کنند
یکی "د" بده.
وفایی نیست در گلها، منال ای بلبل مسکینمرا چشمیست خونافشان ز دست آن کمانابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
در دایـــــره قسمت مـــــا نقطه ی تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
یکی "ی" بده.
در دایـــــره قسمت مـــــا نقطه ی تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
سلام ندیده بودم