گیک کلاب

از هر دری سخنی..

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع nima
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
اره فک کنم زود باشه…من خودم ترجیح میدم رابطه دیرتر شروع بشه چون من امسال شرایط ازدواج ندارم دقیقا از آبان سال دیگه می تونم ازدواج کنم
از همین ب بسم الله هم به ازدواج فکر نکن
یکم سبک سنگین بکن
حد وسط نگه دار
بخاطر خودت میگم
خودتو بیش از حد مشتاق نشون نده ضربه میخوری
 
از همین ب بسم الله هم به ازدواج فکر نکن
یکم سبک سنگین بکن
حد وسط نگه دار
بخاطر خودت میگم
خودتو بیش از حد مشتاق نشون نده ضربه میخوری

داداش من اصلا فقط به ازدواج فکر می کنم
همون دو باری که همینطوری با کسی بودم جز اسکار بر روحم چیزه دیگه نداشت حالا مگه کصخلم با ۳۲ سال سن با یکی همینطوری باشم
پلنم اینه چند ماهی باهاش باشم برم بیرون اگر اوکی بود (همینطور که وقتی باهاش کشیک بودم خوش میگذشت) برم جلو باسه ازدواج
 
داداش من اصلا فقط به ازدواج فکر می کنم
همون دو باری که همینطوری با کسی بودم جز اسکار بر روحم چیزه دیگه نداشت حالا مگه کصخل با ۳۲ سال سن با یکی همینطوری باشم
پلنم اینه چند ماهی باهاش باشم برم بیرون اگر اوکی بود (همینطور که وقتی باهاش کشیک بودم خوش میگذشت) برم جلو باسه ازدواج
خب منم منظورم همین بود دیگع😐
میگم سبک سنگین بکن بعد ب ازدواج ختمش کن دیدی بدرد ازدواج نمیخوره قطع کن نه وقت خودت گرفته بشه ن وقت اون
 
خب منم منظورم همین بود دیگع😐
میگم سبک سنگین بکن بعد ب ازدواج ختمش کن دیدی بدرد ازدواج نمیخوره قطع کن نه وقت خودت گرفته بشه ن وقت اون
اره
ولی خب مسئله اینه چطوری باهاش اوکی شم برم بیرون
بیمارستان خیلی باهاش اوکی بودم هر وقت کشیکاش با من بود خوشحال میشد چقدر با هم میخندیدیم ولی الان روزی یکبار یک پیام میده حالا من اینو چطور ببرم بیرون اونم با این استرس و فشار کاری
 
اره
ولی خب مسئله اینه چطوری باهاش اوکی شم برم بیرون
بیمارستان خیلی باهاش اوکی بودم هر وقت کشیکاش با من بود خوشحال میشد چقدر با هم میخندیدیم ولی الان روزی یکبار یک پیام میده حالا من اینو چطور ببرم بیرون اونم با این استرس و فشار کاری
اگر یک خانم مایل باشه با شما ب دیت بره بین هزارتا استرس و کار و فشار و کوفت و زهرمار برات وقت کنار میزاره و خیلی محترمانه دعوتتو قبول میکنه
حالا زوده بزار یکم بگذره
 
اگر یک خانم مایل باشه با شما ب دیت بره بین هزارتا استرس و کار و فشار و کوفت و زهرمار برات وقت کنار میزاره و خیلی محترمانه دعوتتو قبول میکنه
حالا زوده بزار یکم بگذره



منظورم فشار من بود
فشار اون خیلی نیست به نظرم اون سال اخر پزشکیه سخت هست ولی من سال اول تخصصم اصلا قابل مقایسه نیست این دو تا
 
پس در کل میگید اینم اوکی هست؟ اون موقع که باهاش کشیک میدادم حس کردم از من خوشش میاد

چی بگم والا
من حس کردم خیلی اوکی نیست دیر جواب میده
کارش داشتم خداشاهد ۵ دقیقه ای سین میکرد پیامای بالاترم هست پیامای کاری
الان جمعه بعد از ظهر بهش پیشنهاد دادم فردا چهارشبه اس فقط ۳ ۴ تا پیام بینمون رد و بدل شده
دختر هرچی بهت حسش بیشتر باشه ..رفتاراش غیر طبیعی تر میشه..
مثلا با مردایی که اصلا بهشون حسی ندارن خیلی راحت میگن و میخندن و شوخی میکنن.. یا توی همچین موقعیت هایی وقتی این صحبت ها رو مطرح میکنی سریع جواب میدن و میگن فعلا قصد رابطه و ازدواج ندارن..
ولی به مردی که حس دارن شرم و استرس و هیجانات معادلاتشون رو بهم میریزه و بخاطر اینکه هول جلوه داده نشن رفتارهاشون خنثی تر میشه...
اینکه میگی قدیم راحت و صمیمی بود , با توجه به اینکه الان سریع جواب نمیده .. یعنی فکرشو نمیکرد بهش پیشنهاد بدی.. اینم دلایل مختلفی داره.. یا اعتماد به نفس خراب شده بخاطر مقایسه با دخترای مجازی .. یا نا امیدی کامل به خواستگار و پیشنهاد یا اینکه فکر میکرد اصلا بهش فکر نمیکنی و نظر نداری و توی دایره توجه ت نیست و ..

شانس آوردی روت کراش شدید نداره وگرنه قفل میکرد و همین دو سه روز یبار پیام رو هم نمیداد..
بله اون موتورسازه رو تو پرشین گفتی جریانشو
نه دیت دعوت نکن زوده
یکم صبر کن
دوستمون درست میگه..
یکم صبر کن..
مهمترین چیز برای اعتبار مرد پیش جنس مخالف , وقاره.. اگه وقار و غرورت جلوش کم بشه بازی خیلی خراب میشه..
الان به تو به چشم یه آدم بالا دست نگاه میکنه.. دیگه از حالت برابر توی فضای رسمی و آکادمیک بیا بیرون..
انگار که قراره یه نوجوون رو بهش حال بدی ببریش بیرون دورش بدی چیزای مختلف نشونش بدی.. (یا دیدی بیمار بهت پناه میاره با حالت حامی باش صحبت میکنی)
اینطوری با فاز حامی باش صحبت کن..
همیشه..
اوایل یکم سردرگمی , ولی بعدا که جلوتر میری بیشتر و عمیق تر توی رابطه جنس مخالف رو تجربه میکنی.. ای کاش وقارم رو فلانجا خدشه دار نمیکردم..
الانم نیازی نیست طور دیگه یی رفتار کنی.. خودت باشه ولی فقط مواظب باش وقارت پایین نیاد.. بعدا میگی دمم گرم بازی رو تمیز آوردم جلو..
داداش من اصلا فقط به ازدواج فکر می کنم
همون دو باری که همینطوری با کسی بودم جز اسکار بر روحم چیزه دیگه نداشت حالا مگه کصخلم با ۳۲ سال سن با یکی همینطوری باشم
پلنم اینه چند ماهی باهاش باشم برم بیرون اگر اوکی بود (همینطور که وقتی باهاش کشیک بودم خوش میگذشت) برم جلو باسه ازدواج
خوبه که نگاهت هدفمنده ..
ولی اصلا صحبت ازدواج رو جلوش پیش نکش.. چون نقاب شدیدی جلوت میزنه و دیگه خودش نیست..
بگو میخوام همدیگه رو بشناسیم.. الان هدفم الزاما ازدواج نیست ولی اگر مورد خوبی رو توی رابطه تجربه کنم از دستش نمیدم..
هرچی بیشتر با جنس مخالف تعامل و تجربه داشته باشی بیشتر انتظارات و سلیقه ت از طرف مقابلت برات از پشت غبار مشخص میشه..
شاید توی بطن رابطه مثلا دیدی طرف توی جمع مختلط 4 نفره فلان رفتار رو داره..و تو توی اون موقعیت تازه سلیقه ت رو متوجه میشی که میخوای طرف مقابلت توی اون شرایط اون رفتار رو داشته باشه یا نه ؟

اره
ولی خب مسئله اینه چطوری باهاش اوکی شم برم بیرون
بیمارستان خیلی باهاش اوکی بودم هر وقت کشیکاش با من بود خوشحال میشد چقدر با هم میخندیدیم ولی الان روزی یکبار یک پیام میده حالا من اینو چطور ببرم بیرون اونم با این استرس و فشار کاری
دعوتش کن به یه محیط نیمه تفریحی..
مثل باغ وحش.. سالن بولینگ.. پاساژ گردی.. موزه.. و. ..
چون سنتون بالاست..دیگه مستقیم رفتن به کافه فضای خیلی سنگینی رو بینتون ایجاد میکنه..
توی یه فضا و محیط نیمه تفریحی و خودمونی برید و صحبت های غیر رسمی و خودمونی بکنید..

با همون فاز صمیمیت سابق بگو نظرت راجع به سالن بولینگ چیه بریم یه بازی بکنیم؟
یا بریم فلان موزه..
 
به نظر من این چیزا نیاز به فرمولاسیون نداره
حضوری صحبت کن و وقت بگذرون و صبر کن ببین چی پیش میاد
 
دختر هرچی بهت حسش بیشتر باشه ..رفتاراش غیر طبیعی تر میشه..
مثلا با مردایی که اصلا بهشون حسی ندارن خیلی راحت میگن و میخندن و شوخی میکنن.. یا توی همچین موقعیت هایی وقتی این صحبت ها رو مطرح میکنی سریع جواب میدن و میگن فعلا قصد رابطه و ازدواج ندارن..
ولی به مردی که حس دارن شرم و استرس و هیجانات معادلاتشون رو بهم میریزه و بخاطر اینکه هول جلوه داده نشن رفتارهاشون خنثی تر میشه...
اینکه میگی قدیم راحت و صمیمی بود , با توجه به اینکه الان سریع جواب نمیده .. یعنی فکرشو نمیکرد بهش پیشنهاد بدی.. اینم دلایل مختلفی داره.. یا اعتماد به نفس خراب شده بخاطر مقایسه با دخترای مجازی .. یا نا امیدی کامل به خواستگار و پیشنهاد یا اینکه فکر میکرد اصلا بهش فکر نمیکنی و نظر نداری و توی دایره توجه ت نیست و ..

شانس آوردی روت کراش شدید نداره وگرنه قفل میکرد و همین دو سه روز یبار پیام رو هم نمیداد..

دوستمون درست میگه..
یکم صبر کن..
مهمترین چیز برای اعتبار مرد پیش جنس مخالف , وقاره.. اگه وقار و غرورت جلوش کم بشه بازی خیلی خراب میشه..
الان به تو به چشم یه آدم بالا دست نگاه میکنه.. دیگه از حالت برابر توی فضای رسمی و آکادمیک بیا بیرون..
انگار که قراره یه نوجوون رو بهش حال بدی ببریش بیرون دورش بدی چیزای مختلف نشونش بدی.. (یا دیدی بیمار بهت پناه میاره با حالت حامی باش صحبت میکنی)
اینطوری با فاز حامی باش صحبت کن..
همیشه..
اوایل یکم سردرگمی , ولی بعدا که جلوتر میری بیشتر و عمیق تر توی رابطه جنس مخالف رو تجربه میکنی.. ای کاش وقارم رو فلانجا خدشه دار نمیکردم..
الانم نیازی نیست طور دیگه یی رفتار کنی.. خودت باشه ولی فقط مواظب باش وقارت پایین نیاد.. بعدا میگی دمم گرم بازی رو تمیز آوردم جلو..

خوبه که نگاهت هدفمنده ..
ولی اصلا صحبت ازدواج رو جلوش پیش نکش.. چون نقاب شدیدی جلوت میزنه و دیگه خودش نیست..
بگو میخوام همدیگه رو بشناسیم.. الان هدفم الزاما ازدواج نیست ولی اگر مورد خوبی رو توی رابطه تجربه کنم از دستش نمیدم..
هرچی بیشتر با جنس مخالف تعامل و تجربه داشته باشی بیشتر انتظارات و سلیقه ت از طرف مقابلت برات از پشت غبار مشخص میشه..
شاید توی بطن رابطه مثلا دیدی طرف توی جمع مختلط 4 نفره فلان رفتار رو داره..و تو توی اون موقعیت تازه سلیقه ت رو متوجه میشی که میخوای طرف مقابلت توی اون شرایط اون رفتار رو داشته باشه یا نه ؟


دعوتش کن به یه محیط نیمه تفریحی..
مثل باغ وحش.. سالن بولینگ.. پاساژ گردی.. موزه.. و. ..
چون سنتون بالاست..دیگه مستقیم رفتن به کافه فضای خیلی سنگینی رو بینتون ایجاد میکنه..
توی یه فضا و محیط نیمه تفریحی و خودمونی برید و صحبت های غیر رسمی و خودمونی بکنید..

با همون فاز صمیمیت سابق بگو نظرت راجع به سالن بولینگ چیه بریم یه بازی بکنیم؟
یا بریم فلان موزه..
چرا شبیه چت جی پی تیه؟ :))
 
مشاهده پیوست 648

دیما بانک ملت
برای کسانی که حساب بانک ملت دارن
وام بدون ضامن و چک و سفته می‌خوان

اینا اینقدر داستان درست می کنن تا یه وام بدن
همین تیپاد
و بلو
 
فقط نمی دونم چرا اینقدر دیر به دیر جواب میده
قبلا کارش داشتم ۵ دقیقه ای جواب میداد ولی الان هر پیام یک روز! به نظرم واکنشش بد نیست
جای اساتید خالیه راهنمایی کنن

مشاهده پیوست 651
نکن ابین کار رو می.. بهت
هیچ زنی رو دوست ندار
بفهم اینو
اگه ده نفر یه زن دوست داشته باشن
اون زن عاشق نفر یازدهم میشه که اصلا دوسش نداره
دختر عاشق کسی میشه که دختر به تخم... باشه

با این کار ت نهایتش فرندزون بشی
 
نکن ابین کار رو می.. بهت
هیچ زنی رو دوست ندار
بفهم اینو
اگه ده نفر یه زن دوست داشته باشن
اون زن عاشق نفر یازدهم میشه که اصلا دوسش نداره
دختر عاشق کسی میشه که دختر به تخم... باشه

با این کار ت نهایتش فرندزون بشی
تو هنوز سر اعتقاداتت هستی؟
 
داداش من اصلا فقط به ازدواج فکر می کنم
همون دو باری که همینطوری با کسی بودم جز اسکار بر روحم چیزه دیگه نداشت حالا مگه کصخلم با ۳۲ سال سن با یکی همینطوری باشم
پلنم اینه چند ماهی باهاش باشم برم بیرون اگر اوکی بود (همینطور که وقتی باهاش کشیک بودم خوش میگذشت) برم جلو باسه ازدواج
خیلی نرمال و معمولی باهاش برخورد کن انگار که دوستته خیلی راحت بهش بگو پایه ای بریم فلانجا اگه نه گفت اصرار نکن یا پلن برای بعدا نچین
اسمی از ازدواج هم نیار
اگه ازت دور شده تو هی سیریشش نشو
صبر تو رابطه با دخترا بهترین گزینه ست هی بچسبی بهش ازش دور تر میشی کاملا نرمال باهاش برخورد کن احساسات زیاد نشون نده جوری باش انگار اصلا برات فرقی نداره که پسره یا دختره خودش اگه بخوادت سیگنال نزدیکتر شدن میده بهت
غیر مستقیم یه کرمایی هم باید بریزی که ذهنشو درگیر کنی که نمیشه فرمول کلی گفت خودت میفهمی ( از تجربه های قبلیت استفاده کن)
کارای هیجانی باعث میشه نتونه بهت اعتماد و تکیه کنه بهترین راه برای نزدیک شدن به دخترا دادن حس امنیت به دختره
مثلا دارین از خیابون رد میشین حواست باشه تو ردش کن از خیابون یه چنین سیگنالایی بهش بده
یا سعی کن اولین تاچ از اون باشه
نگاهت رو کنترل کن با اعتماد به نفس و احساس تو چشماش نگاه کن به اندامش اصلا نگاه نکن تا یه لول جلو نرفتی
 
بابا این خیلییی دیر جواب میده
درسته مثبت جواب میده ولی هر پیام رو بیش از یک روز سین میکنه
قدیم کاری باهاش حرف میزدم ۵ دقیقه بود
1000078452.jpg
 
الان یک هفته از اولین پیامم میگذره
اصلا فک نمیکردم اینطوری بشه
فک میکردم یا میگه اره یا میگه نه
این متولده ۸۰
ولی حس میکنم زمان فیس بوک دارم با یک دختر دهه شصتی دوس میشم این سبک جوابا اون زمانا بود
البته ما اون زمانم بلد نبودیم اطرافیانمون که بزرگتر ازمون بودن رو میدیدم😁
 

عقب
بالا